سناریوهای محتمل ظهور و توسعه داعش از دریچه ای عربی
ظهور داعش در سوریه در زمانی که مخالفان سوری در مرحله حساس پیشروی به سوی دمشق بودند و مقابله آن گروه با معترضان سوری به جای نظام اسد، علامتهای استفهام زیادی را در هر ذهنی ترسیم می کند. داعش با ظهورش در مناطق تحت سیطره ارتش آزادیبخش سوریه و دیگر مخالفان سوری، به جای نفوذ در مناطق تحت حاکمیت اسد و آزادسازی آنها، چیرگی بر مناطق آزادشده توسط مخالفان سوری را در دستور کار خود قرار داد.
در سایه تناقضات و پیچیدگیهای موجود در ظهور داعش و نقش معکوس این گروه در رسیدن گروههای مخالف سوری به یک پیروزی حقیقی و همچنین محقق شدن نظریههای برخی مخالفان سقوط بشار اسد در قالب ظهور گروههای دینی تندرو جهت اتخاذ آنها به عنوان مترسکهایی برای برحذر داشتن جهان از سقوط نظام اسد، بسیاری از مراقبان سیاسی را در همگرا شدن در یک سناریوی واحد نسبت به اوضاع پیرامون، در حالتی از شک و تردید ممتد قرار داده است.
در سایه اتحاد گروههای مخالف اهل سنت جهت بازستاندن حقوق اهل سنت عراق و پیش رفتن گروههای انقلابی و عشایری به سوی بغداد و رسیدن تا مرز 20 کیلومتری آن در سایه اتحاد پیش آمده بین گروههای مخالف اهل سنت و سپس مخالفت داعش با این گروهها و هجوم به مرزهای اقلیم کردستان عراق و قتل عام کور و تروریستی مسیحیان و زیدیها، و منحرف ساختن انقلاب اهل سنت عراق، باز هم استفهامات بیشتری را در ذهن مراقبان سیاسی به طور عام و مراقبان سیاسی و اندیشمندان عرب به طور خاص، آشکار نمود. در سایه این ابهامها و سئوالات پیش آمده، غالب افکار عمومی عرب و نیز تحلیلگران و سیاستمداران عرب چه سناریویی را برای ظهور و توسعه داعش محتمل تر می دانند؟ و ریشههای شکل گیری این گروه را در کجا دنبال می کنند؟ آیا آنها، داعش را همانند دیگر گروههای تندروی اسلامی می دانند که در چارچوب برپایی خلافت اسلامی گام برمیدارد و یا جزئی از دسیسه چینیهای منطقهای و بین المللی برای گسترش بی ثباتی در منطقه با قصد تسلطی دائمی و همیشگی بر آن می دانند؟
موضع رسمی حکومتهای عربی
حکومتهای عربی در چارچوب نظم منطقهای گام برمیدارند و تفسیرهای رسمی آنها از اوضاع همیشه در جهت دوری جستن از بروز فتنه در منطقه به شمار میآید و در مقایسه با ایران فاقد سیاست فریب و متناقض و دوگانه می باشند و یکی از دلایلی که احیانا باعث ضرر آنها در برخی مناسبات بین المللی گردیده، همین سیاست بدون ریا و تزویر آنها می باشد. حکومتهای عربی به صورت رسمی و غیر رسمی اقدامات گروه داعش و تمام گردانندگان آنرا به شدت محکوم کردند و آمادگی خود را برای مقابله با تروریسم اعلام نمودند. رئیس هیات امر به معروف و نهی از منکر سعودیه دکتر عبدالعزیز آل شیخ، جوانان سعودی را از ورطه درگیری در سوریه و عراق بازداشته و نیز افراد تندرو و کسانی که جوانان را به رفتن به سوی مراکز فتنه ترغیب و تشویق می کنند برحذر داشت.
موضع غیررسمی حکومتهای عربی از شفافیت بیشتری برخوردار بود و تا حدودی اعتقاد آنها به ریشههای شکل گیری داعش با صراحت بیشتری بیان شده است.
مسئولان عرب به صورت غیررسمی از همان ابتدا با ابراز شک و تردید خود نسبت به شکل گیری خودجوش داعش در عراق، آنرا ساخته و پرداختههای مراکز امنیتی منطقهای سوری و ایرانی دانسته اند. عیسی الغیث، قاضی و نماینده مجلس شورای سعودیه در صفحه شخصی خود در تویتر عنوان کرد که: “همانا گروه داعش دست ساخته مراکز اطلاعاتی صفوی به شمار میرود.”
کشور سعودی عربی که به عنوان پشتیبان و حامی ملت سوریه در راستای رسیدن آن ملت به آزادی به شمار میرود، به علت جنگجویان تندرو در راستای امدادرسانی به مبارزان مخالف سوری با موانعی روبرو گشته است. روزنامه نیویورک تایمز از طریق گزارشگر خود، روبرت ویرث در این راستا بیان نمود: “همانا به علت عدم توانایی در جداسازی بین مبارزان واقعی سوری و مبارزان تندروی داعش و القاعده، کشور سعودیه با سختیهای بسیار زیادی روبرو گردیده است.”
بنابراین با دقت در اظهارات ذکر شده درخواهید یافت که ظهور گروههای تندروی داعش و القاعده در سوریه و عراق به شدت مخالف منافع کشورهای عربی بوده و منطقه را در یک حالت هرج و مرج که بازنده اصلی آن کشورهای عرب منطقه می باشد، قرار خواهد داد.
تفسیر اندیشمندان و مراقبان سیاسی عرب از اوضاع منطقه
روشنفکران عرب در عین ارتباط سر نخهای شکل گیری داعش به مراکز امنیتی بین المللی و منطقهای در عین حال از پیچیده بودن اوضاع جهت رسیدن به یک موضعی آشکار سخن گفته اند. اما میتوان مواضع آنها را با صراحت بیشتری مشاهده نمود.
عبدالرحمن راشد مدیر شبکه العربیه، طی سلسله مقالاتی داعش را ساخته و پرداخته مرکز اطلاعاتی ایران دانست و تعجب خود را از تناقض آشکار این گروه که از یک طرف خود را مخالف اسد می داند و از طرف دیگر در حقِ نمایندههای حقیقی ملت سوریه بدترین جرایم را مرتکب میشود، اعلام می کند.
حازم عبیدی سخنگوی مقاومت مردم عراق، ورود داعش به عراق را یک نقشه ایرانی سوری برای تقویت بشار اسد و از بین بردن مقاومت عراقیها عنوان میکند. وی انقلاب اهل سنت عراق در ابتدا را یک انقلابی بدون داعش بیان کرد و در ادامه تایید صحبتهای خود عنوان کرد که “در صورت وجود داعش در ابتدای امر، چگونه بعد از آزادسازی نینوی، سرلشکر ازهر العبیدی از رهبران ارتش سابق عراق به عنوان استاندار نینوی منصوب شد.”
شیخ عدنان العرعور با انتقاد از داعش، بیان نمود که : “هر کس که از گروه تکفیری داعش حمایت کند و جرائمش را محکوم نکند و برای پیشگیری از فتنه ولو با یک کلمه اقدام نکند، وی هر کس که باشد همانند این گروه مجرم به شمار می رود.”
نویسنده حمد الماجد در روزنامه شرق الاوسط با ابراز تعجب از اتحاد شیعیان و علویان علیرغم اختلافات عقائدی بزرگ بین آنها، پارگی و چند تکه شدن بافت جمعیتی اهل سنت علیرغم تعداد زیاد آنان را از دلایل اصلی ادامه حیات نظام بشار برشمرد.
شیخ احمد الکبیسی رئیس مطالعات اسلامی دانشگاه امارات، با تروریست خواندن داعشیها، ابوبکر البغدادی را از شِمر، قاتل حسین نیز بدتر دانست و عنوان کرد که این جریان هیچ ارتباطی با اسلام ندارد و نمی توان آنرا به حساب اهل سنت گذاشت.
دکتر محسن العواجی در صفحه تویتر خود نوشت: “مراکز امنیتی بین المللی، مقوله جهاد در عراق و شام را دستکاری کردند همانطور که در زمینه جهاد در افغانستان نیز به اینچنین اقدامی دست زدند. وی جوانان را از رهسپاری به سوی شام و عراق برحذر داشت و از خانوادهها درخواست نمود که جلوی فرزندان خود را بگیرند تا همانند پروانه در آتش فتنه سقوط نکنند.”
دکتر عبدالله القفاری نویسنده و استاد دانشگاه عنوان می کند: ” داعش بهانههای لازم را برای دخالت سپاه پاسداران ایرانی در جنگ بر علیه ملت سوری فراهم آورد و نیز پوشش مناسبی را برای حزب الله مهیا نمود تا به بهانه تکفیریها ( همانطور که این حزب ادعا می کند) شریک این جنگ گردد و همینطور ترس از افتادن در قبضه داعش را، در بین بخش مهم ملت سوریه که هنوز تحت حاکمیت این نظام جنایتکار قرار دارد، گسترش داد.”
مفتی عراق، شیخ رافع الرفاعی نیز در گفتگو با مجله مدینه، گروه داعش را ساخته و پرداخته ایران عنوان می کند.
همچنین ریاض حجاب رئیس جدا شده دولت سوریه بیان می کند: “داعش بوسیله ایران بوجود آمده و دارای روابط زیادی با نظام سوری می باشد و در حلب به نظام یاری می رساند و تاکنون 7000 شهید از مخالفان سوری بوسیله داعش کشته شده اند.”
همچنین افراد دیگری همانند شیخ الزندانی رئیس هیئت علماء یمن، دکتر عبدالعزیز الفزوان استاد دانشگاه، صالح القلاب، و عمار الواوی از فرماندهان ارتش آزاد سوریه نیز با تاکید بر اینکه داعش یک پروژه ایرانی است که هدف از آن ضربه زدن به امت اسلامی و تفکیک آن است.
بر اساس اظهارات متفکران، سیاستمداران و دیگر فعالان عرب متوجه خواهیم شد که قسمت قریب به یقین آنها، داعش را ساخته و پرداخته مراکز امنیتی و از جمله ایران می دانند که با هدف تفکیک ملتهای عرب و مسلمان و تضعیف زیرساختهای فکری، اجتماعی و سیاسی آنها گام برمی دارد.
داعش و افکار عمومی عرب
پس از اینکه ارتش آزاد سوریه پیروزیهای چشمگیری را در سوریه کسب نمود، ظهور داعش به عنوان ضربه سختی بر پیکر این تشکیلات مردمی وارد ساخت و با ایجاد چندپارگی در صفوف مبارزاتی ملت سوریه، معادله را به نفع رژیم بشار اسد رقم زد. لذا بعد از این حوادث، افکار عمومی عرب به شدت انزجار خود را از داعش اعلام کردند و آن را یک گروهی دانستند که در چارچوب اهداف نظامهای سوری و ایرانی گام بر می دارد.
افکار عمومی عرب همیشه سئوالات زیر را مطرح می کنند و جواب آنها را درلایههای پیچیده و تو در توی این تشکیلات می جویند که بر چه اساسی این گروه مدعی اسلامیت همانند سدی در مقابل موفقیتهای ارتش آزاد سوریه قرار گرفت جز اینکه توسط ایادی و مراکز امنیتی منطقهای هم پیمان اسد نشات گرفته باشد.
افکار عمومی عرب جنایتهای داعش در حق انقلابیون سوری از قبیل اعدام محمد الحمامی، ابوبصیر، محمد فارس مروش، از رهبران ارتش آزاد، عبدالقادر صالح رهبر گردان توحید، ربودن و اعدام دهها تن از رهبران ارتش آزاد سوریه از قبیل علی بللو و الحیانی، همچنین ربودن رهبران مسیحی، روزنامه نگاران، فعالان حقوقی و اعدام آنها را به عنوان سندی بر بیگانه بودن و در ارتباط بودن داعش با نظام سوری و ایرانی می دانند.
نتیجه گیری
افرادی که وضعیت سوریه را دنبال می کنند نیک می دانند که به فضل داعش امروزه جنگ در سوریه به مجرد استیلاء بر یک نقطه و از دست دادن نقطهای دیگر تبدیل شده است. انقلاب سوریه به رنجهایی طولانی مدت و آهنگهایی پیچیده تبدیل گشته و موانع بسیاری تا رسیدنِ ملت سوریه به معجزه آزادی وجود دارد. دیگر داعش ماموریت خود را به انجام رسانده است و شکی باقی نمی گذارد که دستهای گرداننده این عروسک به خوبی توانسته اند به اهداف خود تا بدین روز دست یابند. اهدافی که اکثریت قاطع مردم عرب از رهبران سیاسی، اندیشمندان و فعالان تا افکار عمومی عرب، آنها در دو مورد زیر دسته بندی می کنند:
- از بین بردن نیروها و قدرتهای موثر عراق، سوریه و دیگر کشورهای عربی در تعادل قوی در مقابل دیگر قدرتهای منطقهای از قبیل ایران و خلع سلاح ارتشها و تضعیف و تجزیه آنها.
- باقی نگه داشتن عراق و سوریه و دیگر کشورهای عربی برای مدتی طولانی در حالتی از هرج و مرج داخلی در سایه سلسله هایی از تروریسم پش رونده.
قيس التميمى
منبع: مرکز مطالعات وتحقیقات مزماه