جمهوری اسلامی، بیکاری و اعتیاد
رحمان حطاوی
مقدمه
وضعیت بیکاری در ایران همواره در هالهای از ابهام قرار دارد و حکومت از ارائه آمار دقیق و شفاف که وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم را به شکل حقیقی آن بیان کند، ابا نموده است. بر همین اساس شیوه آمار گیری مرکز آمار ایران و احتساب جمعیت شاغل، جمعیت فعال و غیر فعال و همچنین نرخ بیکاران از استانداردهای تعیین شده به دور است چرا که مرکز آمار ایران در مواردی سربازان وظیفه، دانش آموزان و دانشجویان را در ردیف افراد شاغل محسوب میکند غافل از اینکه این قشر هیچ گونه درآمد ماهیانه یا کمکها و مساعدات خاصی دریافت نمیکنند و وابسته به خانواده خود هستند.
تعارض مرکز آمار ایران و گفتههای وزیر کار
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مرکز آمار ایران تعداد جمعیت فعال ایران 23.6 میلیون نفر ذکر شده است که از این تعداد 2.5 میلیون نفر بیکار هستند یا به عبارت دیگر نرخ بیکاری در ایران 10.7 درصد میباشد. از سوی دیگر ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی “میگوید که تعداد بیکاران به 6 میلیون نفر رسیده است و این میزان تا سال 1400 به 10 میلیون نفر میرسد.” با این حساب بیش از 26 درصد از جمعیت فعال ایران بیکار هستند و با معضلات و چالشهای بیپولی و نابسامانیهای اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند و با در نظر گرفتن نرخ تورم، کاهش سبد غذایی و قدرت خرید مردم می توان به این نتیجه رسید که بیش از 6 میلیون نفر از جمعیت فعال کشور زیر خط فقر قرار دارند.
اضافه بر این باید خاطر نشان کرد که بیش از 40 میلیون ایرانی بدون اینکه هیچ گونه مشارکت یا فعالیت اقتصادی داشته باشند به عنوان جمعیت غیر فعال کشور و در وضعیت مطلق بیکاری به سر میبرند. در مجموع بیش از 46 میلیون نفر از جمعیت 63 میلیون و 862 هزار و 811 نفری که در سن کار قرار دارند، بیکار و غیر شاغل هستند و حکومت جمهوری اسلامی تا کنون هیچگونه راه حلی جهت حل این معضل پیدا نکرده است و یا به تعبیر دیگر مشکلات میلیونها انسان جویای کار را به حال خود رها کرده و تنها به دنبال چپاول و غارت مردم و حفظ قدرت استبدادی خود با استفاده از زور سرکوب میباشد. (خبرگزاری مهر، 30 شهریور 1393)
بلند پروازیهای هستهای ایران و فقر و بیکاری
جمهوری اسلامی تاکنون صدها هزار ملیارد تومان جهت تاسیس و راهاندازی تاسیسات هستهای هزینه نموده است و با رویای دستیابی به بمب هستهای ایران را با کشورهای قدرتمند غربی روبرو ساخته است. علیرغم هزینههای سرسام آور تاسیس و نگهداری از تاسیسات اتمی تاکنون ایران نتوانسته است در برنامهریزیهای خود مبنی بر عادی سازی برنامههای اتمی خود با غرب به توافق برسد و شواهد گویای این واقعیت هستند که غرب اجازه هستهای شدن نظام جمهوری اسلامی را نخواهد داد. از این رو در مذاکرات پیش روی ایران با گروه 5+1 در صورت تعطیلی و توقف فعالیتهای هستهای، مبالغ هنگفتی به عنوان هزینه استهلاک این تاسیسات بر بودجه کشور وارد خواهد شد.
علاوه بر این نظام ایران با صرف مبالغ سنگین در پروژههای هستهای نه تنها سبب جلب تحریمهای همه جانبه غربی بر اقتصاد کشور شده بلکه با خالی شدن خزانه کشور امکان ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت معیشتی و رفاهی مردم از بین رفته است.
سیاستهای توسعه طلبانه نظام ولایت فقیه در منطقه
از سوی دیگر مردم ایران از سیاستهای توسعه طلبانه و پرهزینه نظام در کشورهای حوزه خلیج عربی و دیگر کشورهای عربی با دید بی اعتمادی و بدبینی مینگرند و این بلند پروازیها را سبب قرار گرفتن ایران در گرداب مشکلات و نابسامانیهای داخلی و خارجی قلمداد میکنند. همانگونه که قرار گرفتن ایران در کنار نظام بشار اسد و کمکهای مالی و نظامی به وی سبب کشتار و آوارگی مردم بیگناه سوری و نابودی زیر ساختها و تخریب این کشور شده است که این امر به نوبه خود نفرت و انزجار منطقهای و جهانی را نسبت به سیاستهای ایران افزایش داده است و انزوای هرچه بیشتر نظام ایران را سبب شده است که این به نوبه خود خالی شدن خزانه مالی حکومت و افزایش فقر و بیکاری در جامعه را در پی داشته است.
اعتیاد، دغدغه اساسی خانوادههای ایرانی
اعتیاد به مواد مخدر و روانگردها و شیوع مصرف آن در بین اقشار جامعه و خصوصا جوانان به عنوان اولین و مهمترین نگرانی خانوادهها تبدیل شده است به طوری که بر اساس نظرسنجیهای انجام شده 90 درصد خانوادهها نگران این موضوع هستند که مبادا فرزندان آنها به اعتیاد کشیده شوند چرا که خرید و فروش مواد مخدر در خیابانها و کوچهها و گاها در ملاء عام انجام میشود. در بسیاری از موارد مشاهده میشود که مسئولان امنیتی و انتظامی در قبال دریافت مبالغی به عنوان رشوه از توزیع کنندگان مواد مخدر، از انجام هرگونه عکس العملی نسبت به تبعات مخرب اجتماعی این پدیده چشم پوشی میکنند.
اعدام قاچاقچیان، تحریف واقعیت
علاوه بر این با توجه به اینکه یکی از منابع مالی موسسه سپاه پاسداران خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر است و ” 4 میلیارد دلار تنها گردش مالی حاصل از مواد مخدر در ایران است”، تاکنون هیچ گونه اقدام عملی از جانب ستاد مبارزه با مواد مخدر جهت ریشه کن کردن آفت اعتیاد در ایران صورت نگرفته است و تنها جهت تحریف افکار عمومی در ایران و جهان عده زیادی از مردم به جرم خرید و فروش و توزیع مواد مخدر به اعدام محکوم میشوند. به عنوان نمونه خبرگزاری هرانا در گزارش خود در تاریخ 18 مهر 1392 آورده است که از بین 537 نفری که بین 11 اکتبر 2012 و 10 اکتبر 2013 در ایران اعدام شدند، 62 درصد اعدامهای انجام گرفته متعلق به جرایم مربوط به مواد مخدر میباشد.
مرگ و میر ناشی از مصرف افیون
با گسترش عرضه و تقاضای مواد مخدر صنعتی و غیر صنعتی در ایران، آمار اعتیاد و مرگ و میر ناشی از این پدیده شوم در حال افزایش است. وبسایت رادیو صدای ترکیه با بیان اینکه “هر 3 ساعت یک نفر در ایران میمیرد” ، به نقل از رحمان فضلی، وزیر جمهوری اسلامی ایران مینویسد: “روزانه 9 نفر در ایران به خاطر مواد مخدر در ایران جان خود را از دست میدهند.”
کابوس طلاق و حبس معتادان
علاوه بر این باید به تبعات اجتماعی ناشی از مصرف مواد مخدر از قبیل طلاق و زندان اشاره نمود که بنا بر تصریحات مقامات حکومتی در ایران 55 درصد از طلاقها به دلیل مشکلات اعتیاد و مواد مخدر است و 70 درصد زندانیان دربند در ایران در رابطه با جرمهای مربوط به توزیع و مصرف افیون در زندان به سر میبرند. چنین آمارهای بزرگی حکایت از یک معضل و مشکل حل ناشدنی در ایران میکند که حکومت به عنوان مسبب و عامل اصلی این بحران نقش بیشتری بر عهده دارد.
قوانین نظام ولایت فقیه و گرایش جوانان به اعتیاد
با نظر به اینکه یکی از عوامل اصلی اعتیاد جوانان انگیزه کسب لذت و تفریح میباشد و حکومت دگماتیسم و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی تمامی راههای آزادی، شادی و نشاط در جامعه را با برقراری قوانین قرون وسطایی و ایجاد محدودیت حتی در امور خصوصی مردم، هرگونه لذت و تفریح طبیعی و آزاد را از مردم سلب نموده است، دیده میشود که جوانان جامعه به دنبال پر کردن خلاء درونی حاصل از مضایقات و فشارهای نظام و سرخوردگی ایجاد شده به سمت مواد مخدر و افیون روی میآورند و در دام توزیع کنندگان و دلالان مرگ که خودنیز تنها نماینده سپاه پاسداران هستند، میافتند.
افزایش اعتیاد کودکان در ایران
بر اساس گزارش وبسایت خودنویس در تاریخ 2 آبان 1393 با استناد به آمار سازمان ملل متحد در سال 2008، “ایران پایینترین سن آغاز اعتیاد و بیشترین مصرف سرانه مواد مخدر در جهان را دارد.” همچنین با توجه به اینکه ایران با مسائل اجتماعی داخلی فراوانی از قبیل “افزایش نابرابریهای اجتماعی، غفلت متولیان و نادیده گرفتن مسائل اجتماعی” از سوی حکومت درگیر است، آمارهای دولتی بیانگر افزایش 100 درصدی شیوع اعتیاد در کودکان کمتر از 18 سال هستند. به طوری که 3 درصد از معتادان ایران بین 15 تا 19 سال سن دارند که این امر به نوبه خود نشان از عدم اهتمام حکومت به قشر نوجوان و جوان جامعه در حل مشکلات روحی و روانی آنها دارد.
نتیجهگیری
در جامعهای که زور و تهدید، اختناق و فشار، سرکوب و کشتار زبان متولیان حکومتی آن است انتظار داشتن “مدینه فاضله” یا حداقل جامعه معمولی و خالی از نابسامانیهای اجتماعی محال و غیر ممکن مینماید. در ایران به نام امر به معروف و نهی از منکر دخالت در زندگی خصوصی مردم توسط حکومت امری متداول و روزانه شده است تا جایی که جریان مذهبی در ایران نه تنها به شکل سنتی امر به معروف ونهی از منکر اکتفا نکرد بلکه جهت تنگ نمودن حداقل آزادیهای شخصی موجود با اسیدپاشی به روی دختران مردم در خیابانها، موج جدید خشونت و ترس و هراس خصوصا بر علیه زنان پیاده نمود.
تنها امری که حکومت ولایت فقیه به دنبال تحقق آن است، جلوگیری از علنی شدن نابسامانیها و اعتراضات مردمی است. از اینرو موضوعات رفاه، امنیت شغلی و کار، مبارزه با نابسامانیهای اجتماعی، حل معضل اعتیاد و مواد مخدر در بین جوانان و ایجاد محیط امن و آرام برای خانوادهها همراه با نشاط و تفریح و آزادی در اولویتها و برنامههای حکومت ولایت فقیه جایی ندارد و یا حداقل از اهمیت چندانی برخوردار نیست چرا که حکومت توسعه طلب ایران به جای تمرکز بر موضوعات و مسائل بغرنج داخلی به دنبال جنگ و نفوذ در منطقه و صرف هزینههای سنگین در حمایت از گروهکهای تروریستی منطقه میباشد و مردم ایران را با فقر و بیکاری و نابسامانیهای داخلی از قبیل اعتیاد رها نموده است.
مرکز مطالعات و تحقیقات مستقبل شرق